بزرگتر شده ای
از میرزا کوچک خان
به جنگل می روی
با توپ ....
با تفنگ ....
خمپاره ....
کوله پشتی ات را پر از سیب می کنی
من با چشم های تو
نه ....
چشم های چفیه ات به خواب می روم
حالا ....
پرتقال های له شده مال من
خمپاره های این اتاق مال عکست
این خواب یک زن است
آهسته تر .....
میرزا کوچک خان دیگری در گهواره نهاده ام
شاعر: فهیمه رازقی
این شعر زیبا بعنوان مطلب برتر در کانون وبلاگ نویسان کشور درج شد